مطالب پیشنهادی از سراسر وب

» فراموشت نکردم بابایی

قلبم پره از استرس

انتظار کشنده شده

نا امیدی عین کوه جلوی چشمامه

این روزها تلاش می کنم به شبدرهای آنسویش نگاه کنم

نمی دانم چرا دیده نمی شود تلاش میکنم به همه نشون بدم که فراموشش کردم ولی اشکای نیمه شبم رو چی کارش کنم؟

چشم ها بی تفاوتم

هوس های کودکانه ام مزه کاه میدهند

انقدر ها هم بد نیست

گمان می کردم تنها بمانم

سوسک ها هستند

وروجک ها!

از سر وکولم بالا می روند

انقدرها هم بد نیست

دیگر زیاد گریه نمی کنم

فقط این پرتقال های زمستانی با طعم بغض مزه نمی دهند

انقدرها هم بد نیست فقط دوریت عذابم میده بابایی

...

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  ساخت وبلاگ   |   دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   روانشناس ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده